قَـبَـس

ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس >:< موسی اینجا به امید قبسی می آید

قَـبَـس

ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس >:< موسی اینجا به امید قبسی می آید

قَـبَـس


ــــــــــــ بسم الله الرحمن الرحیم ـــــــــــــ

این‌جا رخصتی هست بـرای گفتن و شنفتن و فرصتی هست بــرای شکفتن!
فـانوس حقـایق این‌جـا نیز، بـا داغ لاله‌هــای سـرخ ایـن دیـار مـأنوس است و با فــرهنگ شـاهدان شهید، پیوندی دیرینه دارد.

این‌جـا، دقــایق زمان نیــز، بیرون از سلایق و عــلایق ملــحدان و هـرزگان رنگ می‌گیرد و انگاره‌های سیاست نیز، با نگاره‌های دیانت، صیانت می‌شود.

ـــــــــــــــــــــ <><><> ــــــــــــــــــــــ

به خاطره های خالی از بهار بگویید:
درد بی‌دردی را به بوته‌های خزان بسپارند و ساز هستی را در پردۀ درد بنوازند

باور دارم که درآشوبِ شهر ابتلاء، سهمِ فهمِ هرکس برابر نیست!
و یـقین دارم که در جـولانگاه خـون و خنجــر، بسیار باید چشید آتشِ دردِ صبوری را.
من تاریـخ را خـوانده ام، آرامش شیعۀ تنوری نایاب است!

ـــــــــــــــــــــ <><><> ــــــــــــــــــــــ

نقدهای مفید و سازندۀ شما را پذیرایم.
از نظرات چالشی شما نیز استقبال می‌کنم اما از پاسخ به کامنت‌های ناشناس و بدون آدرس معذورم.


بایگانی
يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۳۱ ب.ظ

پناهندگی!

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم

از بد حادثه این‌جا به پناه آمده‌ایم!

 

میلاد هفتمین خورشید آسمان ولایت و هدایت، حضرت موسی‌بن جعفر علیه آلاف تحیة والثناء مبارکمون باد.

 

زبان حال یک عدد گمگشته در بیان:

  • هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
  • باز جوید روزگار وصل خویش.

# زندگی در غربت از نوع مجازی‌sad :))

نظرات  (۵)

تبریک میگم 

همه چی درست میشه :))

پاسخ:
تشکر.
امیدوارم،
ولی خیلی غم‌انگیزه!

غم انگیزه، ولی سازنده است.

یک پیشنهاد:

احتمالا باید آدرس دنبال کنندگان قبلیتونو داشته باشید.

یه وقت بزارید، به تک تکشون پیام بدید و آدرس جدیدتون رو اطلاع بدید.

خیلی زود همه چی به حالت عادی خودش بر می گرده.

توی دعای ابوحمزه عبارتی هست:

ابکی لظلمت قبری و وحشتی

حس غریبیه، درک می کنم.

۱۸ تیر ۰۲ ، ۲۲:۵۸ سوسن جعفری

سلام و تبریک.

در پست قبل از پاکستانی‌ها در حج، البته شیعه‌هایشان نوشتید. اما من خاطره بدی از پاکستانی‌ها در حج عمره داشتم. حالا سنی بودند یا شیعه نمی‌دانم. در مسجدالنبی(ص) ما خانمها بعد از نماز صبح یک روز در میان می‌رفتیم به هوای زیارت قبر پیامبر. ۵ تا در بود دقیقا آخری برای ایرانی‌ها بود. من همان موقع هم ام‌اسی بودم و مادرم هم پیر خیلی به زحمت خودمان را رساندیم دیدیم خانمهای ایرانی مثل بره‌های بی‌پناه جمع شدن یک گوشه و زنهای پاکستانی جلوی ورودی نشسته بودند روی زمین و زنی وهابی برایشان سخنرانی می‌کرد فقط ایرانی ایرانی‌اش را می‌فهمیدم. با دل شکسته و گریان برگشتیم. از آن موقع اسم پاکستان می‌آید پر از خشم می‌شوم. 

پاسخ:
سلام و سپاس.
چقدر ناراحت کننده!
احتمالاً وهابی بودند. چون تو مدینه فقط وهابی ها آزادی عمل بیشتری دارند. والله اعلم.
ولی من با هیچ ملیتی مشکل ندارم. فقط وهابی‌ها را ملعون و تهی مغز و دُگم می دانم. به همین دلیل ازشون خوشم نمیاد :)
منم یه خاطره از یک خانم شیعه پاکستانی دارم که به نظرم خوبه این جا بگم.
یه بار نزدیک مسجدالحرام، داشتم می رفتم جایی را که معروف بود به زادگاه حضرت فاطمۀ زهرا از نزدیک ببینم، شرطه ممانعت کرد. منم اصرار نکردم. ایستادم از فاصله چندمتری نگاه میکردم.
همون موقع یک خانم شیعه پاکستانی قد بلند و هیکلی بدون توجه به ممنوعیت های پلیس داشت میرفت نزدیک. شرطه دوید سمتش که برش گردونه. اما خانم پاکستانی هیچ توجهی نمی کرد. شرطۀ دیگری که باتوم داشت رفت جلو که مانعش بشه. اما این خانم پاکستانی با شهامت ایستاد و از شرطه شکم گنده پرسید چرا نباید برم ببینم؟ مگه چیه که اجازه نمی دید ببینم؟ و...
پلیس عربستان هم که اهل توضیح و استدلال نبود. فقط میگفت لا، لا. رو، رو! و بالاخره برای اینکه خانم رو برگردونه، نوک باتومش را گذاشت روی بازوی ایشون تا برگرده. اما این خانم ناگهان یک سیلی محکم آبدار زد تو صورت این مأمور بیچاره. جوری که هم شرطه ها و هم زائرین که اونجا ایستاده بودند و صحنه را می دیدند، واقعاً جا خوردند!!
جالبه که شرطه مانده بود چه بکند. در همین حال اون خانم پاکستانی رفت جلوی خانه چند لحظه ای ایستاد و ادای احترام کرد و خیلی آرام و ریلکس برگشت رفت داخل مسجدالحرام...
اون محل، الآن دیگه نیست. در طرح توسعه حرم تخریب شده.
۱۹ تیر ۰۲ ، ۰۹:۵۶ سوسن جعفری

من احساسم اینه که به خاطر کمکهای مالی عربستان، پاکستانی‌ها خیلی اطاعت می‌کنن از اونها. متأسفانه من خیلی کم خاطره شیرین از حج عمره‌ام داشتم ولی الحمدالله که روزی من و مادرم شد.

منم حین طواف یکبار کوچولوی لبنانی دیدم همراه والدینش که دعای سلامتی امام زمان عج با صدای بلند می‌خوند. خیلی حسودیم شد بهشون. بعضی دلیری خاصی دارند. ما ایرانیا خیلی مظلومیم. 

پاسخ:
ولی توی خاطرات من این قضیه بر عکسه. چون پاکستانی ها بر عربستانی ها سوارند.

امیدوارم یک عمره و یک تمتع دلچسب و پر نور، نصیبتون بشه.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی